گلـــــــــــدونـه |
من یک دانه بودم. یک دختر زیبامن راخرید. اومن راتوی باغچه ی خودشان کاشت .چندروزبعدمن ریشه زدم. اون دختر به من آب داد .من بزرگ شدم و میوه دادم. من خیلی بزرگ شدم تابالاخره من پژمرده شدم. من خراب شدم. ولی چند تا دانه ی دیگر توی دلم بود .
[ پنج شنبه 90/7/28 ] [ 7:57 عصر ] [ مهرآیین ]
[ نظر ]
|
|
[قالب وبلاگ : تمزها] [Weblog Themes By : themzha.com] |